مطالب پیشنهادی از سراسر وب

»

حوادث شش ماه پایانی منتهی به ظهور:جریان اتفاقات ماه رجب

بخش اول

در این‌ قسمت‌ به‌ اهم‌ حوادثی‌ که‌ در ماه‌ رجب‌ و در واقع‌ پنج‌ ماه‌ پیش‌ از ظهور حضرت‌ اتفاق‌ خواهد افتاد اشاره‌ خواهیم‌ کرد که‌ این‌ مطالب‌ را از روایاتی‌ که‌ در این‌باره‌ بوده‌اند استخراج‌ نموده‌ایم‌.



1 ـ باران‌ شدید و فراوان‌


در سالی‌ که‌ بناست‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) ظهور کنند قحطی‌ به‌ طور جدی‌ شیوع‌ یافته‌ و در بیستم‌ ماه‌ جمادی‌الاول‌ چنان‌ بارانی‌ می‌بارد که‌ از زمان‌ منزل‌ گرفتن‌ حضرت‌ آدم‌ در زمین‌ بی‌سابقه‌ است‌ که‌ این‌ باران‌ تا دهم‌ ماه‌ رجب‌ ادامه‌ می‌یابد. از امام‌ صادق‌(ع‌) نقل‌ شده‌ که‌ فرمودند:



وقتی‌ قیام‌ قائم‌(ع‌) نزدیک‌ شود در ماه‌ جمادی‌الثانی‌ و ده‌ روز از رجب‌ بر مردم‌ بارانی‌ می‌بارد که‌ خلائق‌ همانند آن‌ را ندیده‌ باشند 1 .


و شیخ‌ مفید در الارشاد چنین‌ آورده‌ است‌ که‌:
سپس‌ به‌ بیست‌ و چهار باران‌ ختم‌ می‌شود که‌ زمین‌ را پس‌ از مرگش‌ زنده‌ می‌کند و برکاتش‌ نمایان‌ می‌شود. 2


همان‌گونه‌ که‌ از این‌ روایات‌ برمی‌آید از علایم‌ قریب‌الوقوع‌ ظهور حضرت‌ مهدی‌(ع‌) نزول‌ باران‌های‌ شدید و آب‌های‌ فراوان‌ آسمانی‌ است‌ که‌ به‌ نوعی‌ برای‌ [ عصر ] ظهور زمینه‌ چینی‌ شود تا زمین‌ها برای‌ زراعت‌ و کشاورزی‌ پربار و بابرکت‌، پس‌ از این‌ حالت‌ فقر و خشکسالی‌ که‌ داشته‌اند آماده‌ شود.


بارش‌ باران‌ عادی‌ چیز عجیب‌ و خارق‌العاده‌ای‌ نیست‌ جز اینکه‌ مدت‌ یا میزان‌ آن‌ بارش‌ غریب‌ باشد که‌ بنابر روایات‌ موجود، تأکید بر این‌ باران‌ها به‌ جهت‌ بیان‌ و ابراز اعجازگونه‌ بودن‌ آنهاست‌. با توجه‌ به‌ آنچه‌ گفته‌ شد حقیقت‌ صحبت‌ امیرالمؤمنین‌(ع‌) را می‌فهمیم‌ که‌ فرمودند:
شدیداً از آنچه‌ میان‌ ماه‌ جمادی‌ و رجب‌ واقع‌ می‌شود در عجبم‌. 3


نظریات‌ مختلفی‌ درباره‌ مدت‌ این‌ باران‌ها بیان‌ شده‌ است‌. حجة‌الاسلام‌ علی‌ کورانی‌ در کتاب‌ خود می‌نویسند:
بعید نیست‌ که‌ این‌ بارانی‌ که‌ از جمادی‌ تا رجب‌ ادامه‌ دارد پس‌ از ظهور حضرت‌ نازل‌ شود؛ چرا که‌ تعدادی‌ از علایم‌ ظهور از باب‌ توسع‌ و گستردگی‌ محدوده‌ [عصر ظهور] به‌ این‌ عنوان‌ نامگذاری‌ شده‌ است‌ 4 .


لکن‌ نظر آیت‌الله‌ سید محمد صادق‌ صدر که‌ آن‌ را از نشانه‌های‌ ظهور برمی‌شمرند قابل‌ قبول‌تر به‌ نظر می‌رسد. ایشان‌ چنین‌ می‌گویند:
با توجه‌ به‌ فراوانی‌ آب‌ و باران‌ نازل‌ شده‌ بهتر است‌ آن‌ را پیش‌ از ظهور بدانیم‌؛ چرا که‌ اگر پس‌ از ظهور واقع‌ شود مانع‌ برخی‌ از فعالیت‌ها و وعده‌هایی‌ می‌گردد که‌ بناست‌ حضرت‌ آنها را انجام‌ دهند و بدان‌ها جامة‌ عمل‌ بپوشانند، پس‌ مقدم‌ دانستن‌ آن‌ بر ظهور هم‌ فایده‌های‌ متعارف‌ باران‌ را در بر خواهد داشت‌ و هم‌ با دیگر فواید اثری‌ دو چندان‌ می‌توان‌ برای‌ آن‌ تصور کرد. 5


البته‌ این‌ نکته‌ را هم‌ متذکر شویم‌ که‌ احادیث‌ و روایات‌ به‌ مکان‌ و کیفیت‌ بارش‌ این‌ باران‌ها اشاره‌ای‌ نکرده‌اند اما آنچه‌ مهم‌ است‌ این‌ است‌ که‌ این‌ باران‌ها را به‌ عنوان‌ نشانه‌ و علامتی‌ برای‌ نزدیک‌ شدن‌ زمان‌ ظهور در نظر بگیریم‌ حال‌ چه‌ نحوة‌ باریدن‌ آن‌ با بقیه‌ باران‌ها متفاوت‌ باشد، چه‌ مقدار و یا مکان‌ آن‌.
2 ـ شورش‌ سفیانی‌ (از علایم‌ حتمی‌ ظهور)


مردی‌ شورش‌ می‌کند که‌ به‌ او سفیانی‌ گفته‌ می‌شود (از تبار ابوسفیان‌ و از نسل‌ یزید بن‌ معاویه‌) در وادی‌ یابس‌ (تنگه‌ بی‌آب‌ و علف‌) که‌ در محدودة‌ شامات‌ ( می‌باشد نمایان‌ می‌گردد. او سمبل‌ و نمونه‌ آن‌ دسته‌ از حکام‌ و فرمانروایان‌ کشورهای‌ اسلامی‌ است‌ که‌ در عین‌ انحرافاتشان‌ با حق‌ سرف ستیز دارند که‌ بعد از وی‌ چنین‌ کسانی‌ دیده‌ نخواهند شد و پس‌ از او نسل‌ چنین‌ سردمدارانی‌ منقرض‌ خواهد شد. زمان‌ خروج‌ و شورش‌ او ـ طبق‌ روایات‌ معتبره‌ ـ 6 در ماه‌ رجب‌ است‌ و احتمالاً در دهه‌ آخر و روز جمعه‌ باشد که‌ میان‌ ظهور حضرت‌ در مکه‌ مکرمه‌ و شورش‌ سفیانی‌ تنها شش‌ ماه‌ فاصله‌ است‌.



امام‌ صادق‌(ع‌) می‌فرمایند:
سفیانی‌ از نشانه‌های‌ حتمی‌ است‌ و [ آغاز ] شورش‌ او در ماه‌ رجب‌ خواهد بود. بر نواحی‌ و شهرهای‌ پنجگانه‌، نه‌ ماه‌ حکومت‌ می‌کند و [ حکومتش‌ ] حتی‌ یک‌ روز هم‌ بیش‌ از 9 ماه‌ طول‌ نخواهد کشید. 7


امام‌ باقر(ع‌) می‌فرمایند:
سفیانی‌ و قائم‌(ع‌) هر دو در یک‌ سال‌ [ نمایان‌ می‌شوند ] هستند. 8


در حدیث‌ فرمودند:
خارج‌ شدن‌ سفیانی‌ و یمنی‌ و سید خراسانی‌ در یک‌ سال‌ و یک‌ ماه‌ و یک‌ روز است‌. به‌ همان‌ ترتیب‌ که‌ دانه‌های‌ تسبیح‌ به‌ دنبال‌ هم‌ می‌آیند، آنها هم‌ پشت‌ سر هم‌ و بلافاصله‌ نمایان‌ می‌شوند. 9


در این‌ حدیث‌ هم‌ چنین‌ بیان‌ کردند:
علی‌بن‌ابی‌طالب‌(ع‌) به‌ من‌ فرمودند: درگیری‌ دو سپاه‌ در شام‌ با یکی‌ از آیات‌ الهی‌ است‌.
از ایشان‌ پرسیدند: چه‌ آیه‌ای‌، یا امیرالمؤمنین‌؟
فرمودند: لرزشی‌ شدید در شام‌ به‌ وجود می‌آید (شاید اشاره‌ به‌ زمین‌ لرزه‌های‌ مورد بحثمان‌ باشد) و بیش‌ از صد هزار نفر کشته‌ می‌شوند که‌ این‌ جریان‌ را خداوند مایة‌ رحمت‌ و آرامش‌ مؤمنین‌ و عذاب‌ کافران‌ قرار می‌دهد.
وقتی‌ چنین‌ شد به‌ سوارانی‌ بنگرید که‌ مرکب‌های‌ (یابو) سیاه‌ و سفید و گوش‌ و دم‌ بریده‌ و پرچم‌های‌ زرد دارند.
هر که‌ را از مغرب‌ تا شام‌ که‌ در مسیرشان‌ باشد می‌کشند. این‌ جریان‌ در زمان‌ بی‌تابی‌ و اندوه‌ شدید و مرگ‌ سرخ‌ رخ‌ می‌دهد پس‌ از آن‌ منتظر فرو رفتن‌ قریه‌ و روستایی‌ در دمشق‌ باشید که‌ به‌ آن‌ مرمرسا 10 گفته‌ می‌شود، و سپس‌ پسر هند جگرخوار از وادی‌ یابس‌ (دره‌ بی‌آب‌ و علف‌) شورش‌ می‌کند تا اینکه‌ بر منبر دمشق‌ قرار بگیرد. وقتی‌ چنین‌ شد منتظر خروج‌ و قیام‌ مهدی‌(ع‌) باشید. 11


که‌ این‌ حدیث‌ آغاز حرکت‌ سفیانی‌ را به‌ خوبی‌ ترسیم‌ می‌کند.


شاید بهترین‌ تحلیل‌ و بیان‌ از فعالیت‌های‌ سفیانی‌ و مصیبت‌ها و سختی‌هایی‌ که‌ جامعه‌ اسلامی‌ را بدان‌ مبتلا می‌کند سیدجلیل‌القدر علامه‌ سید محمد صادق‌ صدر داشته‌ باشد که‌ صحبت‌های‌ ایشان‌ را با اندکی‌ دخل‌ و تصرف‌ در اینجا می‌آوریم‌:


دمشق‌ (شام‌) در آن‌ زمان‌ میدان‌ جنگ‌های‌ داخلی‌ و تنازعات‌ مسلحانه‌ میان‌ گروه‌های‌ سه‌گانه‌ (تحت‌ فرمان‌ ابقع‌، اصهب‌ و سفیانی‌... که‌ مانند مرکز ثقل‌ نیروهای‌ سیاسی‌ و نظامی‌ می‌شود) خواهد شد. هر سه‌ از صراط‌ مستقیم‌ حق‌ منحرف‌ گشته‌اند و هر کدام‌ تاج‌ و تخت‌ و حکومت‌ را برای‌ خود می‌طلبند ـ روایات‌ تفکرات‌ و عقاید آنها را برای‌ ما به‌ روشنی‌ بیان‌ کرده‌اند ـ ابقع‌ و سپاهیانش‌ با سفیانی‌ می‌جنگند که‌ منجر به‌ پیروزی‌ سفیانی‌ و کشته‌ شدن‌ ابقع‌ و یارانش‌ می‌شود.


در جنگ‌ سفیانی‌ با اصهب‌ هم‌ چنین‌ اتفاقی‌ تکرار می‌شود. و فاتح‌ نهایی‌ جنگ‌ها سفیانی‌ است‌. این‌ اتفاقات‌ مصداق‌ بارز این‌ آیه‌ است‌ که‌:
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ کَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ یَوْمٍ عَظِیمٍ 12 .
احزاب‌ با هم‌ بر سر آنچه‌ در میانشان‌ بود اختلاف‌ کردند پس‌ وای‌ بر آنها [ از آنچه‌ ] در قیامت‌ [ بر سر آنها خواهد آمد ] .


مقر فرماندهی‌ سفیانی‌ در زمان‌ حکومتش‌ شام‌ خواهد بود و اهالی‌ آنجا از او پیروی‌ خواهند کرد (به‌ جز تعداد کمی‌) سفیانی‌ در این‌ زمان‌ بر مناطق‌ پنجگانة‌ دمشق‌، حمص‌، فلسطین‌ و اردن‌ و قنسرین‌ حکومت‌ می‌کند.


وقتی‌ که‌ تا این‌ حد مسیر را برای‌ خود هموار می‌بیند به‌ عراق‌ هم‌ طمع‌ می‌کند و به‌ این‌ فکر می‌افتد که‌ سپاهی‌ را به‌ آنجا گسیل‌ دارد. لذا با سپاهی‌ که‌ حداقل‌ هشتاد هزار نفر نیرو دارد و خود فرماندهی‌ آن‌ را برعهده‌ گرفته‌ به‌ آنجا می‌رود. در میان‌ راه‌ با سپاهی‌ که‌ فرمانروای‌ عراق‌ برای‌ دفع‌ و مقابله‌ با آنها گسیل‌ داشته‌ مواجه‌ می‌شود. این‌ دو سپاه‌ با هم‌ در منطقة‌ قرقیسیا (واقع‌ در سوریه‌ و در نزدیکی‌ عراق‌) مشغول‌ پیکار می‌شوند. ترک‌ها [ روس‌ها ] و رومیان‌ [ اروپاییان‌ و آمریکایی‌ها ] هم‌ به‌ آتش‌ جنگ‌ دامن‌ زده‌ و خود هم‌ در آن‌ شرکت‌ می‌کنند. جنگ‌ طولانی‌ و شدیدی‌ واقع‌ می‌شود و حدود 000/100 نفر از ستمکاران‌ و جباران‌ در آن‌ کشته‌ می‌شوند که‌ مقصود از ستمکاران‌ آن‌ دسته‌ از گنه‌پیشگان‌ منحرفی‌ است‌ که‌ در آن‌ زمان‌ هلاک‌ می‌گردند. به‌ این‌ جهت‌ منطقه‌ از شر عمده‌ این‌ سپاهیان‌ که‌ ممکن‌ بود پس‌ از ظهور حضرت‌ مهدی‌(ع‌) در مقابل‌ او جبهه‌ بگیرند خلاص‌ می‌شود.


در این‌ کشت‌ و کشتار بزرگ‌ هم‌ سفیانی‌ پیروز می‌شود و وارد عراق‌ می‌گردد. در آنجا در «ارض‌الجزیره‌» (بین‌النهرین‌ عراق‌) به‌ ناچار با یمنی‌ روبرو می‌شود که‌ بر او هم‌ فایق‌ آمده‌ و آنچه‌ را که‌ سپاهیان‌ یمنی‌ طی‌ جنگ‌های‌ خود در منطقه‌ به‌ دست‌ آورده‌ بودند تصاحب‌ می‌کند؛ سپس‌ راهی‌ کوفه‌ شده‌ و در آنجا دست‌ به‌ کشتار و اعدام‌ و اسیر کردن‌ مردم‌ می‌زند. یاوران‌ و یاریگران‌ خاندان‌ حضرت‌ محمد(ص‌) را به‌ همراه‌ یکی‌ از منسوبین‌ به‌ اهل‌ بیت‌(ع‌) شهید می‌کند. سپس‌ جارچی‌ او در کوفه‌ ندا می‌دهد که‌ هر کس‌ سر یکی‌ از شیعیان‌ علی‌(ع‌) را بیاورد هزار درهم‌ (مژدگانی‌) می‌گیرد. لذا همسایه‌ به‌ همسایه‌اش‌ به‌ این‌ بهانه‌ که‌ در اسلام‌ هم‌ مذهب‌ نیستند حمله‌ کرده‌ و می‌گوید: «این‌ هم‌ از آنهاست‌. گردنش‌ را می‌زند و سر او را به‌ حکومت‌ سفیانی‌ تحویل‌ داده‌ و از آنها هزار درهم‌ می‌گیرد.»


جنبش‌های‌ ضعیف‌ و سرپیچی‌های‌ کوچکی‌ که‌ در کوفه‌ توسط‌ اهالی‌ آن‌ رخ‌ می‌دهد نمی‌توانند این‌ شهر را از سیطرة‌ سپاه‌ سفیانی‌ خلاص‌ کنند بلکه‌ سفیانی‌ رهبر این‌ جنبش‌ را مابین‌ حیره‌ و کوفه‌ به‌ شهادت‌ می‌رساند و پس‌ از آن‌ هم‌ خون‌های‌ زیادی‌ بر زمین‌ ریخته‌ می‌شود.


با هموار گشتن‌ جریان‌ حکومت‌ وی‌ در عراق‌ به‌ لشکرکشی‌ به‌ ایران‌ هم‌ طمع‌ کرده‌ و راهی‌ آنجا می‌شود. حوالی‌ شیراز (باب‌ اصطخر) در کارزار و میدان‌ جنگی‌ با سید خراسانی‌ روبرو می‌شود.


سفیانی‌ در عین‌ حال‌ به‌ حکومت‌ بر دیار حجاز هم‌ طمع‌ کرده‌ و سپاهی‌ را به‌ فرماندهی‌ خزیمه‌ که‌ از بنی‌امیه‌ است‌ بدانجا اعزام‌ می‌کند (اکثر روایات‌ بر اینکه‌ خود سفیانی‌ در این‌ سپاه‌ نیست‌ تأکید می‌کنند). سپاه‌ با تمام‌ نیروها و امکاناتش‌ به‌ سمت‌ مدینه‌ حرکت‌ می‌کند و این‌ در حالی‌ است‌ که‌ در این‌ ایام‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) در آغازین‌ روزهای‌ ظهور خویش‌ در مکه‌ به‌ سر می‌برند و پیگیر اخبار سفیانی‌ هستند. سفیانی‌ سپاهی‌ مجهز را به‌ سمت‌ مکه‌ گسیل‌ می‌دارد تا به‌ قتل‌ و کشتار بی‌رحمانه‌ آن‌ حضرت‌ و سپاهیانشان‌ اقدام‌ کنند. آن‌گونه‌ که‌ از سیاق‌ روایات‌ برمی‌آید این‌ سپاه‌ همان‌ سپاهی‌ است‌ که‌ سه‌ روز به‌ غارت‌ و کشتار مردم‌ مدینه‌ و تخریب‌ مسجدالنبی‌(ص‌) مشغول‌ بوده‌ است‌.


از آنجا که‌ مکه‌ حرم‌ امن‌ الهی‌ است‌ و کسی‌ که‌ در آنجا ساکن‌ شده‌ است‌ نباید بر جان‌ خویش‌ خوفناک‌ باشد و با توجه‌ به‌ این‌ که‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) رهبری‌ است‌ که‌ برای‌ روز موعود و هدایت‌ بشریت‌ و جهانیان‌ ذخیره‌ شده‌، ضرورت‌ و مصلحت‌ هر دو اقتضا می‌کند که‌ این‌ سپاه‌ از بین‌ رفته‌ و قضای‌ الهی‌ بر آنها جاری‌ گردد. با معجزه‌ای‌ الهی‌ بیابان‌ این‌ سپاه‌ را می‌بلعد و جز دو نفر اثری‌ از بقیه‌ نمی‌ماند (این‌ دو نفر که‌ به‌ بشیر و نذیر ملقب‌ می‌شوند از قبیله‌ جفهَینه‌اند و به‌ همین‌ جهت‌ است‌ که‌ می‌گویند: «خبر یقینی‌ را از جفهَینه‌ بشنوید.» 13 این‌ دو نفر مردم‌ را از آنچه‌ بر سر رفقا و همراهانشان‌ آمده‌ خبر می‌کنند.

علی‌رغم‌ این‌ که‌ بنابر تقدیر الهی‌ بخشی‌ از سپاه‌ سفیانی‌ به‌ زمین‌ فرو می‌روند از آنجا که‌ سوریه‌، عراق‌، اردن‌، فلسطین‌ و منطقه‌ وسیعی‌ از شبه‌ جزیره‌ عربستان‌ تحت‌ سیطره‌ سفیانی‌ است‌، حکومتش‌ در منطقه‌ پابرجا می‌ماند.



مدتی‌ کوتاه‌ پس‌ از بلعیده‌ شدن‌ سپاه‌ در بیابان‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) حرکت‌ می‌کند و او را با سپاهش‌ به‌ عراق‌ بازمی‌گرداند. پس‌ از آن‌ با هم‌ درگیر شده‌ و حضرت‌ بر او فایق‌ آمده‌ و او را به‌ هلاکت‌ می‌رساند. که‌ این‌ جریان‌ در منطقه‌ رمله‌ اتفاق‌ می‌افتد. حضرت‌ بر تمام‌ منطقه‌ای‌ که‌ سفیانی‌ بر آن‌ حکومت‌ می‌کرد تسلط‌ می‌یابند و از این‌ به‌ بعد فرصت‌ مناسبی‌ برای‌ پیروزی‌ جهانی‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) فراهم‌ می‌شود. 14


در ادامه‌ بعضی‌ از احادیثی‌ را که‌ بر حرکت‌ سفیانی‌ تأکید دارند ـ به‌ قدری‌ که‌ با توجه‌ به‌ منابع‌ حدیثی‌ برای‌ ما مقدور است‌ ـ بیان‌ می‌کنیم‌.


حضرت‌ علی‌(ع‌) فرمودند:
فرزند هند جگرخوار از وادی‌ یابس‌ (دره‌ خشک‌ وبی‌آب‌ و علف‌) شورش‌ می‌کند. مردی‌ است‌ که‌ قامتش‌ متوسط‌، چهره‌اش‌ زشت‌ و کریه‌منظر است‌، چهارشانه‌ و درشت‌ هیکل‌ می‌باشد و در صورتش‌ آثار آبله‌ دیده‌ می‌شود. ظاهرش‌ یک‌ چشم‌ به‌ نظر می‌رسد نامش‌ عثمان‌ و فرزند عنبسه‌ است‌ و از فرزندان‌ ابی‌سفیان‌، وارد شام‌ شده‌ و منبر آن‌ را تصاحب‌ می‌کند. 15


امام‌ باقر(ع‌) در حدیثی‌ طولانی‌ فرمودند:
ناچار بنی‌ فلان‌ حکومت‌ را به‌ دست‌ خواهند گرفت‌ و پس‌ از آن‌ دچار اختلافات‌ شده‌ و حکومتشان‌ از هم‌ می‌پاشد و پراکنده‌ می‌شوند تا اینکه‌ سید خراسانی‌ از مشرق‌ و سفیانی‌ از مغرب‌ خروج‌ می‌کنند و هر کدام‌ از منطقة‌ خود به‌ سمت‌ کوفه‌ مانند اسبان‌ مسابقه‌ می‌شتابند تا اینکه‌ بنی‌فلان‌ به‌ دست‌ آنها هلاک‌ می‌شوند و از آنها حتی‌ یک‌ نفر باقی‌ نخواهد ماند. 16


جابر جعفی‌ از آن‌ حضرت‌ طی‌ حدیث‌ طولانی‌ دیگری‌ نقل‌ می‌کند که‌ فرمودند:


«.... و منادی‌ که‌ از آسمان‌ ندا می‌دهد 17 و صدایی‌ از ناحیه‌ دمشق‌ حکایت‌ از پیروزی‌ می‌کند [ سر و صداها خبر از اجتماعات‌ و برخوردهایی‌ است‌ که‌ در دمشق‌ رخ‌ می‌دهد و بیانیه‌هایی‌ که‌ پس‌ از این‌ جریانات‌ صادر می‌شود [ قریه‌ای‌ در شام‌ به‌ نام‌ جابیه‌ محو و ناپدید می‌شود 18 . بخشی‌ از سمت‌ راست‌ مسجد دمشق‌ فرو می‌ریزد (مسجد اموی‌) و شورشیان‌ مرتد از منطقه‌ ترک‌ها خروج‌ می‌کنند و فتنة‌ شام‌ هم‌ به‌ دنبال‌ آن‌ می‌آید. سر و کله‌ برادران‌ ترک‌ها هم‌ پیدا شده‌ و در جزیره‌ فرود می‌آیند و شورشیان‌ و از دین‌ برگشتگان‌ رومی‌ می‌آیند تا اینکه‌ در رمله‌ مستقر می‌شوند. جابر! در آن‌ سال‌ درگیری‌های‌ زیادی‌ در مغرب‌ زمین‌ رخ‌ خواهد داد. ابتدای‌ مغرب‌ زمین‌ که‌ شام‌ است‌ به‌ فرمان‌ سه‌ پرچم‌ [ سپاه‌ ] اصهب‌ و ابقع‌ و سفیانی‌ با هم‌ درگیر می‌شوند. که‌ سفیانی‌ با ابقع‌ روبرو شده‌ و با هم‌ می‌جنگند و نهایتاً سفیانی‌ او و لشکریانش‌ را می‌کشد. سپس‌ اصهب‌ را هم‌ به‌ هلاکت‌ می‌رساند. [ سفیانی‌ ] در این‌ زمان‌ تمام‌ همش‌ لشکرکشی‌ به‌ عراق‌ می‌شود که‌ سپاهیانش‌ در قرقیسیا درگیر شده‌ و [در این‌ جنگ]‌ 100000 نفر از جباران‌ و ستمکاران‌ هلاک‌ می‌شوند. سفیانی‌ لشکری‌ هفتاد هزار نفری‌ را به‌ سمت‌ کوفه‌ گسیل‌ می‌دارد و آنها هم‌ به‌ قتل‌ و کشتار و اسیر کردن‌ مردم‌ کوفه‌ می‌پردازند در این‌ زمان‌ که‌ اینها به‌ چنین‌ اعمالی‌ مشغولند پرچم‌هایی‌ از سوی‌ خراسان‌ نمایان‌ می‌شود که‌ منازل‌ را به‌ سرعت‌ پشت‌ سر می‌گذارند و در میان‌ آنها عده‌ای‌ از یاوران‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) وجود دارند. یکی‌ از اهالی‌ کوفه‌ به‌ همراه‌ جمعیتی‌ ضعیف‌ قیام‌ می‌کند که‌ فرمانده‌ لشکر سفیانی‌، او را در بین‌ حیره‌ و کوفه‌ شهید می‌کند. سفیانی‌ جمعیتی‌ را به‌ سوی‌ مدینه‌ اعزام‌ می‌کند و حضرت‌ مهدی‌(ع‌) [ به‌ جهت‌ خلاصی‌ از شر آنها ] به‌ سمت‌ مکه‌ هجرت‌ می‌کند. خبر خروج‌ ایشان‌ به‌ فرمانده‌ سپاه‌ سفیانی‌ می‌رسد او هم‌ عده‌ای‌ را به‌ دنبال‌ ایشان‌ می‌فرستد که‌ نمی‌توانند به‌ آنها دست‌ یابند تا اینکه‌ حضرت‌ همانند موسی‌ بن‌ عمران‌ بیمناک‌ وارد مکه‌ می‌شود.»


حضرت‌ در ادامه‌ فرمودند:
«پس‌ از استقرار فرمانده‌ سپاه‌ سفیانی‌ در بیداء (صحرا) ندایی‌ از آسمان‌ می‌آید که‌: ای‌ صحرا این‌ قوم‌ را در کام‌ خود فرو بر! دشت‌ هم‌ آنها را می‌بلعد به‌ جز سه‌ نفر که‌ چهره‌ ایشان‌ به‌ پشتشان‌ برگشته‌ نجات‌ پیدا نمی‌کنند آنها از قبیلة‌ کلب‌ هستند و در مورد آنها این‌ آیه‌ نازل‌ شده‌ که‌:
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ آمِنُواْ بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا 19 .
ای‌ کسانی‌ که‌ به‌ شما کتاب‌ داده‌ شده‌ در عین‌ حال‌ که‌ آنچه‌ را که‌ در میان‌ شماست‌ تصدیق‌ می‌کنید به‌ چیزی‌ که‌ آن‌ را نازل‌ کردیم‌ ایمان‌ بیاورید قبل‌ از آنکه‌ چهره‌هایی‌ را محو کرده‌ و آنها را به‌ پشت‌ برگردانیم‌. 20»


امام‌ صادق‌(ع‌) فرمودند:
«وقتی‌ سفیانی‌ بر مناطق‌ پنجگانه‌ مسلط‌ شد، نه‌ ماه‌ بشمرید که‌ به‌ زعم‌ هشام‌ آن‌ مناطق‌ پنجگانه‌ دمشق‌، فلسطین‌، اردن‌، حمص‌ و حلب‌ هستند. 21»


امیرالمؤمنین‌ (ع‌) فرمودند:
«.... سفیانی‌ خروج‌ می‌کند و به‌ اندازه‌ مدت‌ حمل‌ یک‌ زن‌ یعنی‌ نه‌ ماه‌ حکومت‌ می‌کند. از شام‌ قیام‌ می‌کند و اهل‌ شام‌ به‌ جز عدة‌ کمی‌ از ساکنان‌ آنجا که‌ اهل‌ حقند بقیه‌ مطیع‌ او می‌شوند با سپاهی‌ درنده‌ و خون‌آشام‌ به‌ مدینه‌ می‌آید تا اینکه‌ به‌ صحرای‌ مدینه‌ می‌رسد و خداوند آنها را در آن‌ فرو می‌برد. و این‌ است‌ معنای‌ این‌ آیه‌ که‌:
وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّکَانٍ قَرِیبٍ22 .
در هنگام‌ بیچارگی‌ اگر آنها را ببینی‌ بدون‌ هیچ‌ وقفه‌ای‌ازمکان‌نزدیکی‌دچار [ عذاب‌ ] می‌شوند. 23»


و امام‌ صادق‌(ع‌) فرمودند:
«گویی‌ سفیانی‌ و یاران‌ او را می‌بینم‌ که‌ بساطش‌ را در محله‌های‌ شما در کوفه‌ پهن‌ کرده‌ و منادی‌ او ندا می‌دهد که‌ هر کس‌ سر شیعه‌ علی‌ را بیاورد هزار درهم‌ می‌گیرد. (به‌ دنبال‌ این‌ حرف‌) همسایه‌ به‌ همسایه‌اش‌ حمله‌ می‌کند و می‌گوید این‌ از آنهاست‌ و گردنش‌ را می‌زند و هزار درهم‌ می‌گیرد. و فرمانروایی‌ بر شما در آن‌ روز تنها از آن‌ زنازادگان‌ است‌. گویی‌ من‌ به‌ صاحب‌ برقع‌ (روبند) می‌نگرم‌. »

-راوی‌ پرسید: صاحب‌ برقع‌ کیست‌؟ فرمودند:
«مردی‌ که‌ خودتان‌ خواهید گفت‌ او روبند زده‌ است‌ به‌ سمت‌ شما می‌آید، شما را می‌شناسد و شما او را نخواهید شناخت‌ از تک‌تک‌ شما عیب‌جویی‌ خواهد کرد؛ چرا که‌ او زنازاده‌ای‌ بیش‌ نیست‌. 24»


پس‌ از تبیین‌ جنبش‌ سفیانی‌ با کمک‌ روایات‌ شریفه‌ و با توجه‌ به‌ کثرت‌ اشاره‌ و مطالب‌ راجع‌ به‌ آن‌ و اینکه‌ بعضی‌ از آیات‌ قرآن‌ کریم‌ در مورد این‌ جریان‌ است‌ تأکید می‌شود که‌: سفیانی‌ واضح‌ترین‌، محکم‌ترین‌ و قابل‌ اعتمادترین‌ نشانه‌ در روایات‌ است‌ که‌ نیرویش‌ تا پیش‌ از شنیدن‌ شدن‌ ندای‌ آسمانی‌ و فرو رفتن‌ در بیابان‌ کم‌ نمی‌شود و همان‌طور که‌ در آینده‌ نزدیک‌ خواهیم‌ دید برخی‌ دیگر از نشانه‌ها مختص‌ به‌ اوست‌ خصوصاً بلعیده‌ شدن‌ در زمین‌ که‌ مخصوص‌ سپاهیان‌ اوست‌. 25


قول‌ به‌ حتمی‌ بودن‌ سفیانی‌ در میان‌ نشانه‌ها مستدل‌ و مورد قبول‌ همه‌ است‌. شکی‌ نیست‌ که‌ نمایان‌ شدن‌ سفیانی‌ به‌ بروز خسف‌ و بلعیده‌ شدن‌ توسط‌ زمین‌ می‌انجامد که‌ روایات‌ صحیحه‌ را اگر به‌ روایات‌ خسف‌ و سفیانی‌ ضمیمه‌ کنیم‌ تواتر مطلب‌ را می‌رساند به‌ علاوه‌ که‌ بروز سفیانی‌ نمایان‌ شدن‌ اصهب‌ و ابقع‌ و جریان‌ قرقیسیا را به‌ دنبال‌ خواهد داشت‌ و همین‌طور فتنة‌ شام‌ و فتنه‌های‌ دیار عراق‌ و حتی‌ بخشی‌ از حوادث‌ مربوط‌ به‌ یمنی‌ و سید خراسانی‌ و دیگر نشانه‌ها هم‌ با سفیانی‌ در ارتباط‌ است‌ و از اینروست‌ که‌ تأکید می‌کنیم‌ که‌ سفیانی‌ از علایم‌ حتمی‌ است‌ که‌ البته‌ خداوند عالم‌ واقعی‌ به‌ اشیا و حوادث‌ است‌.


در پایان‌ می‌توان‌ حدیثی‌ را که‌ شیخ‌ طوسی‌ در امالی‌ و شیخ‌ صدوق‌ در معانی‌الاخبار آورده‌اند ذکر کرد. از امام‌ صادق‌(ع‌) نقل‌ شده‌ که‌ فرمودند:


« ما و خاندان ابوسفیان دو خانواده‌ایم که به خاطر خدا دشمن هم شدیم. ما می‌گفتیم خداوند راست می‌گوید و آنها می‌گفتند: دروغ می‌گوید، ابوسفیان با پیامبر(ص) جنگید، معاویة بن ابی سفیان با علی(ع)، یزید بن معاویه با حسین بن علی(ع) و سفیانی هم با قائم(عج) می‌جنگد. »٢۶



..........................


پی‌نوشت‌ها:


1- بحارالانوار، ج‌52، ص‌337؛ الزام‌الناصب‌ ج‌2، ص‌159؛ تاریخ‌ مابعدالظهور ص‌137.
2- الارشاد،شیخ‌مفید،ج‌2،ص‌370؛تاریخ‌ مابعدالظهور ، ص‌137.
3- العجب‌ کل‌ العجب‌ مابین‌ جمادی‌ و رجب‌ .
4- الممهدون‌ للمهدی‌(ع‌)، ص‌40.
5- تاریخ‌ مابعدالظهور، ص‌137.
6- السفیانی‌، محمدفقیه‌، ص‌118.
7- الغیبة‌، نعمانی‌، ص‌202.
8- همان‌، ص‌178.
9- همان‌، ص‌171؛ اعلام‌الوری‌، ص‌429؛ بحارالانوار،
ج‌52، ص‌232.
10- «حرستا» در اکثر نسخ‌.
11- الغیبة‌، نعمانی‌، 206؛ الغیبة‌، شیخ‌ طوسی‌، ص‌ 277؛ بحارالانوار ج‌502، ص‌253.
12- سوره‌ مریم‌(19) ص‌37.
13- بشارة‌الاسلام‌، ص‌21؛ یوم‌الخلاص‌، کامل‌ سلیمان‌ ص‌293.
14- تاریخ‌ بعدالظهور، ص‌167-165.
15- کمال‌الدین‌، شیخ‌ صدوق‌، ص‌651؛ بشارة‌الاسلام‌، ص‌46.
16- الغیبة‌، نعمانی‌ 171؛ بحارالانوار، ج‌52، ص‌234؛ الزام‌الناصب‌، ج‌2، ص‌130.
17- اشاره‌ است‌ به‌ سه‌ ندایی‌ که‌ در ماه‌ رجب‌ شنیده‌ می‌شود و به‌ زودی‌ به‌ آن‌ خواهیم‌ پرداخت‌.
18- احتمالاً به‌ خاطر جنگ‌های‌ داخلی‌ یا میان‌ کشورها باشد. سوای‌ اینکه‌ شکاف‌ها و گسله‌های‌ طبیعی‌ هم‌ از جمله‌ علل‌ فرو رفتن‌ در زمین‌ و ناپدید شدن‌ است‌ این‌ احتمال‌ با توجه‌ به‌ ظاهر روایتی‌ است‌ که‌ قبلاً درباره‌ معرکه‌ قرقیسیا پیش‌ از رسیدن‌ ترک‌ها و رومیان‌ بیان‌ شد.
19- سوره‌ نساء(4) آیه‌47.
20- الغیبة‌، نعمانی‌، ص‌187؛ بحارالانوار ج‌52، ص‌238.
21- الغیبة‌، نعمانی‌، ص‌ 205؛ الزام‌الناصب‌، ج‌2، ص‌116.
22- الغیبة‌، نعمانی‌، ص‌187؛ بحارالانوار، ج‌52، ص‌238.
23- سورة‌ سبأ(34) ص‌51.
24- الغیبة‌، شیخ‌ طوسی‌، ص‌273؛ بحارالانوار، ج‌52، ص‌251؛ بشارة‌الاسلام‌ ص‌124.
25- السفیانی‌، محمد فقیه‌، ص‌106.
26- بحارالانوار، ج‌52، ص‌190؛ الزام‌الناصب‌، ج‌2، ص‌131، السفیانی‌، فقیه‌؛ ص‌125؛ یوم‌الخلاص‌، ص‌694.
ماهنامه موعود شماره‌ 34

ادامه دارد ...

......................................


حوادث‌ شش ماه پایانی

منتهی به ظهور بر طبق‌ تقویم‌ سال‌ ظهور


جریانات‌ و اتفاقات‌ ماه‌ رجب‌

بخش دوم






3 ـ قیام‌ یمانی‌ (از علایم‌ حتمی‌ ظهور)


احادیث‌ شریف‌ ما جنبش‌ یمانی‌ را به‌ عنوان‌ پرچم‌ هدایت‌ معرفی‌ می‌کنند که‌ همزمان‌ با شورش‌ سفیانی‌ در شام‌، او هم‌ در یمن‌ قیام‌ کرده‌ و مردم‌ را به‌ حق‌ و حقیقت‌ دعوت‌ می‌کند و اجابت‌ دعوتش‌ واجب‌ است‌. پس‌ از حرکت‌ به‌ سمت‌ عراق‌ و شام‌ و ملاقاتش‌ با سیّد خراسانی‌، در جنگ‌ با سفیانی‌ او را یاری‌ می‌رساند. یمانی‌ از فرزندان‌ زیدبن‌ علی‌بن‌الحسین‌(ع‌) است‌.

از امام‌ باقر(ع‌) روایت‌ شده‌ که‌ فرمودند:
«خروج‌ سفیانی‌ و یمانی‌ و سید خراسانی‌ در یک‌ سال‌ و یک‌ ماه‌ و یک‌ روز است‌ که‌ مانند دانه‌های‌ تسبیح‌ به‌ دنبال‌ هم‌ می‌آیند و جنگ‌ همه‌جانبه‌ای‌ رخ‌ می‌دهد. وای‌ بر کسی‌ که‌ در مقابل‌ آنها بایستد! در میان‌ این‌ پرچم‌ها هیچ‌ کدام‌ به‌ اندازه‌ پرچم‌ یمانی‌ بر حق‌ نیست‌؛ چرا که‌ شما را (به‌ تبعیت‌ از) امامتان‌ دعوت‌ می‌کند. پس‌ از قیام‌ یمانی‌ خرید و فروش‌ اسلحه‌ برای‌ مردم‌ و به‌ خصوص‌ مسلمانان‌ ممنوع‌ می‌شود و هرگاه‌ (یمانی‌) قیام‌ کرد به‌ سوی‌ او حرکت‌ کن‌ و بشتاب‌ که‌ آن‌ را پرچم‌ هدایت‌ خواهی‌ یافت‌. احدی‌ از مسلمانان‌ اجازه‌ ندارد با او مقابله‌ کند و هر کس‌ چنین‌ کند، جهنمی‌ است‌؛ چرا که‌ یمانی‌ به‌ حق‌ و صراط‌ مستقیم‌ دعوت‌ می‌کند. 1»

در آن‌ زمان‌ اوضاع‌ کلی‌ جهان‌، در یک‌ جنگ‌ بزرگ‌ فرهنگی‌ تمدن‌ها خلاصه‌ می‌شود که‌ میدان‌ این‌ جنگ‌ شام‌، فلسطین‌، عراق‌، ایران‌ و حجاز است‌. در این‌ معرکه‌ دو دسته‌ و دو سپاه‌ در برابر یکدیگر به‌ مبارزات‌ سیاسی‌ ـ نظامی‌ مشغولند و این‌ دو دسته‌ عبارتند از: یاوران‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) و زمینه‌سازان‌ قیام‌ ایشان‌ در یک‌ سوی‌ میدان‌ و حرکت‌ سفیانی‌ و یاری‌ رسانان‌ غربی‌ او و به‌ تعبیر روایات‌ رومیان‌ و یهودیان‌ در سوی‌ دیگر میدان‌. هدف‌ این‌ جنگ‌ بزرگ‌ تمدن‌ها و کانون‌ بحران‌های‌ سال‌ ظهور حضرت‌ مهدی‌(ع‌) قدس‌ است‌.

با این‌ حساب‌ اینطور نیست‌ که‌ جنبش‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) ـ که‌ از مسجدالحرام‌ و مکه‌ مکرمه‌ شروع‌ می‌شود ـ اولین‌ حرکتی‌ باشد که‌ هدفش رسیدن‌ به‌ مسجدالاقصی‌ در فلسطین‌ است‌، بلکه‌ گل‌ سرسبد و تاج‌ سر تمام‌ حرکت‌های‌ امت‌ اسلامی‌ است‌ که‌ به‌ سوی‌ قدس‌ در شتابند. در واقع‌ باید ابتدای‌ حرکت‌ امت‌ اسلام‌ برای‌ رهایی‌ قدس‌ را از ایران‌ توسط‌ سید خراسانی‌ و از یمن‌ توسط‌ رهبر مسلمانشان‌ یمانی‌ دانست‌ که‌ البته‌ روایات‌ حرکت‌ یمانی‌ را هدایت‌جویانه‌ و نماد هدایت‌ توصیف‌ می‌کنند.

4 ـ قیام‌ سید خراسانی‌



پرچم‌های‌ خراسان‌ یا پرچم‌های‌ سیاه‌ که‌ در این‌ لشکر جمعی‌ از یاران‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) تحت‌ فرماندهی‌ سید خراسانی‌ وجود دارد. امام‌ باقر(ع‌) در حدیثی‌ طولانی‌ می‌فرمایند:

«.... سفیانی‌ لشکری‌ را به‌ سوی‌ کوفه‌ می‌فرستد که‌ هفتاد هزار نفرند آنها در آنجا به‌ قتل‌ و کشتار و اسارت‌ مردم‌ می‌پردازند در چنین‌ شرایطی‌ پرچم‌هایی‌ از سوی‌ خراسان‌ به‌ رهبری‌ سید خراسانی‌ نمایان‌ می‌شوند که‌ منزلگاه‌ها را با سرعت‌ چشمگیری‌ طی‌ کرده‌ و پشت‌ سر می‌گذارند و در میان‌ آنها عده‌ای‌ از اصحاب‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) هستند 2 .»

امیرالمؤمنین‌(ع‌) می‌فرمایند:
« فرج‌ را از سه‌ چیز انتظار داشته‌ باشید: اختلاف‌ اهل‌ شام‌ بر سر آن‌ چیزی‌ که‌ در میان‌ آنهاست‌، پرچم‌های‌ سیاه‌ از خراسان‌ و هراس‌ و سردرگمی‌ مردم‌ در ماه‌ رمضان‌ 3 .»

و آن‌ حضرت‌(ع‌) در حدیث‌ طولانی‌ می‌فرمایند:
«وقتی‌ سپاه‌ سفیانی‌ به‌ سمت‌ کوفه‌ خارج‌ می‌شود آنها را برای‌ (درگیری‌ و پیروزی‌ بر) اهل‌ خراسان‌ می‌فرستد که‌ آنها هم‌ به‌ جهت‌ (یاری‌) حضرت‌ مهدی‌(ع‌) خارج‌ شده‌اند. سفیانی‌ و سید خراسانی حامل‌ پرچم‌های‌ سیاه‌ به‌ هم‌ می‌رسند. در خط‌ مقدم‌ سید خراسانی‌، شعیب‌ بن‌ صالح‌ است‌ که‌ او با سفیانی‌ درباب‌ اصطخر (منطقه‌ شیراز که‌ نقطه‌ مقابل‌ فرو رفتگی‌ خلیج‌ فارس‌ است‌) میان‌ آنها جنگ‌ خانمان‌ برانداز و شدیدی‌ صورت‌ می‌گیرد که‌ پرچم‌های‌ سیاه‌ پیروز شده‌ و لشکر سفیانی‌ متواری‌ و فراری‌ می‌شوند. به‌ دنبال‌ آن‌ مردم‌ آرزوی‌ (آمدن‌) مهدی‌(ع‌) را می‌کنند و او را می‌جویند. او هم‌ در مکه‌ قیام‌ می‌کند در حالی‌ که‌ پرچم‌ رسول‌الله(ص‌) را به‌ همراه‌ دارد و آن‌ هم‌ در زمانی‌ که‌ مردم‌ از قیام‌ او به‌ خاطر شدت‌ و مدّت‌ بلایا و فتنه‌ها مأیوس‌ شده‌اند. 4»

احادیث‌ نام‌ و اوصاف‌ برخی‌ از فرماندهان‌ سپاه‌ خراسان‌ را چنین‌ بیان‌ می‌کند:

سید خراسانی‌، رهبر سیاسی‌ای‌ که‌ در دست‌ راستش‌ خالی‌ دارد، قائد اعظم‌ و سید بزرگواری‌ است‌ که‌ پرچم‌های‌ نهضت‌ به‌ نقش‌ او منقوش‌ گشته‌اند. شعیب‌ بن‌ صالح‌ جوان‌ گندمگون‌ و تیز فهمی‌ از اهالی‌ تهران‌ که‌ سرپرستی‌ نیروها را برعهده‌ دارد. گنج‌های‌ طالقان‌ که‌ همان‌ جوانان‌ منطقه‌ طالقان‌ (شمال‌ استان تهران‌) هستند و اصحاب‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) خواهند شد و احادیث‌ صفت‌ بارز آنها را گنج‌ الهی‌ بودن‌ آنها برشمرده‌اند. 5

روایات‌ به‌ این‌ امر اشاره‌ دارند که‌ ایرانیان‌ پس‌ از طولانی‌ شدن‌ جنگ‌ با دشمنان‌ خود؛ با سیدی‌ هاشمی‌ که‌ شعیب‌ بن‌ صالح‌ را به‌ عنوان‌ فرمانده‌ سپاه‌ خویش‌ برگزیده‌ بیعت‌ می‌کنند. احادیث‌، میدان‌ جنگ‌ ایرانیان‌ با دشمنانشان‌ را در خارج‌ آن‌ سرزمین‌؛ یعنی‌ عراق‌ و شام‌ و فلسطین‌ بیان‌ می‌کند که‌ حاکی‌ از ثبات‌ سیاسی‌ آنها در داخل‌ کشور می‌باشد؛ البته‌ به‌ جز آشفتگی‌ مختصری‌ که‌ به‌ واسطة‌ جریان‌ «قرقیسیا» در وضعیت‌ ایران‌ به‌ وجود می‌آید. از آنجا که‌ این‌ واقعه‌ اساساً جنگ‌ میان‌ سفیانی‌، ترک‌ها، بعضی‌ از غربیان‌ و بخشی‌ از سپاهیان‌ و نیروهای‌ عراقی‌ است‌ و با توجه‌ به‌ اینکه‌ ایرانیان‌ با میدان‌ و معرکة‌ جنگ‌ فاصله‌ چندانی‌ ندارند تصمیم‌ می‌گیرند در آن‌ شرکت‌ کنند ولیکن‌ به‌ جهت‌ بهبود وضعیت‌ داخلی‌ از قرقیسیا صرف‌نظر می‌کنند و به‌ کشور خود بازگشته‌ و برای‌ مقابله‌ با سفیانی‌ که‌ در غایله‌ قرقیسیا پیروز شده‌ مهیا می‌شوند.

هدف‌ قیام‌ ایرانیان‌ آزادی‌ قدس‌ است‌ که‌ پس‌ از عبور از عراق‌ آن‌ را فتح‌ کنند. احادیث‌ از حرکتی‌ دسته‌جمعی‌ و ملّی‌ از منطقه‌ اصطخر خبر می‌دهند که‌ پس‌ از حوادث‌ حجاز و خروج‌ حضرت‌ مهدی‌(ع‌) می‌باشد و اهل‌ مشرق‌ برای‌ استقبال‌ از ایشان‌ برای‌ عبور از عراق‌ و رسیدن‌ به‌ مکه‌ راهی‌ می‌شوند که‌ حضرت‌ در اصطخر با آنها ملاقات‌ کرده‌ و آنها هم‌ در همانجا با ایشان‌ بیعت‌ می‌کنند و به‌ همراهی‌ او با سفیانی‌ می‌جنگند 6 .



5-نمایان‌ شدن‌ بدنی‌ کاملاً واضح‌ در قرص‌ خورشید و دستی‌ که‌ از آسمان‌ اشاره‌ می‌کند.



الف‌ ـ خارج‌ شدن‌ سر و سینة‌ مردی‌ در قرص‌ خورشید

امام‌ باقر(ع‌) ذیل‌ این‌ آیه‌ که‌:

إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِم مِّن السَّمَاء آیَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِینَ 7
اگر بخواهیم‌ آیه‌ای‌ را از آسمان‌ بر آنها نازل‌ می‌کنیم‌ که‌ گردن‌های‌ خود را خاضعانه‌ در مقابل‌ آن‌ فرود آورند 8 .

فرمودند:

«خداوند با آنها چنین‌ خواهد کرد.»
- راوی‌ می‌گوید: پرسیدم‌ آنها چه‌ کسانی‌ هستند؟
فرمودند:
« بنی‌امیه‌ و پیروان‌ آنها منظور سفیانی‌ و یارانش‌ است‌. »
- راوی‌ می‌گوید باز پرسیدم‌: آن‌ آیه‌ چیست‌؟ حضرت‌ جواب‌ دادند:
« ثابت‌ ماندن‌ خورشید از ظهر تا وقت‌ عصر و خارج‌ شدن‌ سینه‌ و صورت‌ مردی‌ در قرص‌ خورشید که‌ با حسب‌ و نسبش‌ (برای‌ مردم‌) شناخته‌ شده‌ است‌. اینها در زمان‌ سفیانی‌ است‌ و پس‌ از آن‌ او و پیروانش‌ هلاک‌ می‌شوند 9 .»

این‌ حدیث‌ به‌ خوبی‌ تبیین‌ می‌کند این‌ علامت‌ پس‌ از خروج‌ سفیانی‌ است‌ و سفیانی‌ هم‌ همان‌گونه‌ که‌ بیان‌ شد در ماه‌ رجب‌ خروج‌ می‌کند. علاوه‌ بر این‌ امام‌ صادق‌(ع‌) طی‌ حدیث‌ دیگری‌ تصریح‌ می‌کنند که‌ این‌ نشانه‌ در ماه‌ رجب‌ واقع‌ می‌شود و می‌فرمایند:
« سالی‌ که‌ در آن‌ صیحه‌ و فریاد آسمانی‌ واقع‌ می‌شود، قبل‌ از آن‌ آیه‌ای‌ در ماه‌ رجب‌ نمایان‌ می‌شود.»
- راوی‌ می‌گوید: پرسیدم‌ آن‌ آیه‌ چیست‌؟ فرمودند:
« چهره‌ای‌ که‌ در ماه‌ (و به‌ قولی‌ خورشید) و دستی‌ نمایان‌ دیده‌ می‌شود 10 .»

این‌ بدن‌ کامل‌ و نمایان‌ (سینه‌ و صورت‌) همان‌ کسی‌ است‌ که‌ نداهای‌ سه‌گانه‌ ماه‌ رجب‌ ـ همان‌گونه‌ که‌ خواهیم‌ دید ـ را سر خواهد داد.
از امام‌ رضا(ع‌) نقل‌ کرده‌اند که‌ ضمن‌ حدیثی‌ طولانی‌ می‌فرمایند:
«.....و صدای‌ سومی‌ که‌ (با آن‌) بدنی‌ واضح‌ و نمایان‌ در قرص‌ شمس‌ دیده‌ می‌شود. 11»

برخی‌ از علما معتقدند که‌ این‌ پیکر همان‌ بدن‌ مطهر امیرالمؤمنین‌(ع‌) است‌ که‌ مردم‌ ایشان‌ را می‌شناسند.
شیخ‌ محمد نجفی‌ در کتاب‌ بیان‌الائمه‌ (ج‌ 3، ص‌ 48) چنین‌ نظری‌ را بیان‌ می‌کنند. و بعضی‌ دیگر می‌گویند حضرت‌ مسیح‌ است‌ که‌ این‌ نظر را حجة‌الاسلام‌ علی‌ کورانی‌ در کتاب‌ الممهّدون‌ للمهدی‌ (ص‌ 37) بیان‌ کرده‌اند. که‌ این‌ نظر قابل‌ قبول‌تر به‌ نظر می‌رسد.

ب‌ ـ دستی‌ که‌ در آسمان‌ ظاهر شود و اشاره‌ می‌کند: هذا... هذا... این‌ ( حق‌ است‌ ) این‌ ( حق‌ است‌ ) ...!
بعضی‌ از روایات‌ این‌ نشانه‌ را از علایم‌ حتمی‌ شمرده‌اند:
امام‌ صادق‌(ع‌) در حدیثی‌ بلند و طولانی‌ فرمودند:
«و دستی‌ که‌ از آسمان‌ طلوع‌ کرده‌ و نمایان‌ می‌شود از علایم‌ حتمی‌ است‌. 12»

آن‌ حضرت‌ در تییین‌ علامت‌های‌ روز موعود چنین‌ می‌فرمایند:
«دستی‌ از آسمان‌ بر حکومت‌ و امیر آن‌ زمان‌ دلالت‌ کرده‌ که‌ مردم‌ به‌ آن‌ خواهند نگریست‌. 13»

چقدر امامان‌ بزرگوار(ع‌) بلند مرتبه‌اند که‌ صدها سال‌ قبل‌ ما را از این‌ جریانات‌ باخبر کردند. بدن‌ و دست‌ معجزه‌ای‌ الهی‌ است‌ و در حالی‌ که‌ انسان‌ در عصر کنونی‌ ثابت‌ کرد می‌تواند صحبت‌هایش‌ را با اختراعات‌ و اکتشافات‌ و علم‌ خویش‌ از سطح‌ ماه‌ به‌ زمین‌ منتقل‌ کند از آنها بیشتر قدرت‌نمایی‌ کند، از خداوندی‌ که‌ از مخلوقاتش‌ مسلماً داناتر و تواناتر است‌، این‌ مطلب‌ خیلی‌ عجیب‌ و غیرقابل‌ تصور نخواهد بود.



6-نداهای‌ سه‌گانه‌


سه‌ ندای‌ آسمانی‌ را همه‌ در ماه‌ رجب‌ می‌شنوند:
ندای‌ اول‌: «ألا لعنة‌ الله علی‌ القوم‌ الظالمین»‌؛ بدانید لعنت‌ خدا شامل‌ حال‌ جمعیت‌ ظالم‌ و ستمکار می‌شود.
ندای‌ دوم‌: «یا معاشرالمؤمنین‌ أزفة‌ الآزفة»‌؛ ای‌ گروه‌ مؤمنان‌! قیامت‌ (ظهور) نزدیک‌ شده‌ است‌.

ندای‌ سوم‌: بدن‌ آشکار و نمایانی‌ ندا می‌دهد:
«ألا إن‌ الله بعث‌ مهدی‌ آل‌ محمد(ص‌) للقضاء علی‌الظالمین»‌ ؛ بدانید که‌ خداوند مهدی‌ آل‌ محمد(ص‌) را برای‌ اجرای‌ قضای‌ خود بر ستمکاران‌ برانگیخت‌ و فرستاد.

امام‌ رضا(ع‌) طی‌ حدیثی‌ طولانی‌ فرمودند:
« ندایی‌ می‌آید که‌ هر دور و نزدیکی‌ آن‌ را می‌شنود؛ برای‌ مؤمنان‌ رحمت‌ و برای‌ کافران‌ عذاب‌ است‌.»
حسن‌ بن‌ محبوب‌ که‌ راوی‌ است‌، می‌گوید: «به‌ حضرت‌ عرض‌ کردم‌: پدر و مادرم‌ به‌ فدایتان‌ آن‌ ندا چیست‌؟»
فرمودند:
« سه‌ ندا در رجب‌ خواهد بود. اولین‌ آنها چنین‌ است‌: بدانید که‌ لعنت‌ خدا شامل‌ ستمکاران‌ است‌ و دومین‌ آنها: ای‌ گروه‌ مؤمنین‌ قیامت‌ (ظهور) نزدیک‌ شده‌ است‌ و سومین‌ بدنی‌ آشکارا در قرص‌ خورشید، مشاهده‌ می‌شود که‌ ندا در می‌دهد که‌ خداوند فلان‌ بن‌ فلان‌ را برای‌ هلاک‌ و نابودی‌ ستمکاران‌ برانگیخته‌ است‌ و در این‌ زمان‌ فرج‌ و گشایش‌ مؤمنین‌ خواهد آمد و خداوند سینه‌هایشان‌ را شفا داده‌ و سختی‌ و غم‌ و غصه‌ را از قلب‌هایشان‌ می‌زداید. 14»

قریب‌ به‌ این‌ مضمون‌ از امام‌ باقر(ع‌) نقل‌ شده‌ است‌ که‌ فرموده‌اند:
«خداوند تبارک‌ و تعالی‌ با پدید آوردن‌ این‌ آیات‌، انکارکنندگان‌ را مبهوت‌ و متحیر خواهد کرد.»
و امام‌ صادق‌(ع‌) چنین‌ می‌فرمایند که‌:
«سالی‌ که‌ در آن‌ صیحه‌ آسمانی‌ واقع‌ می‌شود پیش‌ از آن‌ آیه‌ای‌ در رجب‌ خواهد بود.»
-از ایشان‌ پرسیدند: «آن‌ آیه‌ چیست‌؟»
فرمودند: «چهره‌ای‌ که‌ در ماه‌ نمایان‌ می‌شود و د?

فرم ارسال نظر


مطالب پیشنهادی از سراسر وب


  دستگاه آب قلیایی دکتر مومنی   |   ساخت وبلاگ   |   روانشناس ایرانی در لندن  


آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین مطالب مجله


رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! رپورتاژ آگهی ثبت کن و دیده شو !! مشاهده